دوست دارم در مورد چیزهای مختلف صحبت کنم، راستش را بخواهی، با خودم قرار گذاشته بودم که در مورد "قیدار" حرف بزنم و بگویم که خوشم آمده است (اوصلاً امیرخانی هر چیزی که بنویسد، من خوشم می‌آید، چون برای من مثل مغازه‌ای است که اسم در کرده)، حتماً در موردش حرف خواهم زد، اما نه امشب.

امشب تحت تاثیر فیلمی هستم بنام: funny people ، فیلم در مورد یک کمدین است که متوجه می‌شود سرطان خون دارد، کارش هم از شیمی درمانی و این حرف‌ها گذشته است، این کمدین آدم معروف و مشهوری هم هست، خوب، قبل از ادامه اگر شما جای او بودید، چه می کردید؟ حقیقت این است که کار خاصی انجام نمی‌دهد، یکسری دارو را بصورت آزمایشی مصرف می‌کند تا به احتمال هشت درصد خوب شود، هیچ کاری نمی‌کند و به زندگی‌اش ادامه می‌دهد، تنها برای کسانی که در موردشان احساس گناه می‌کرده، تماس می‌گیرد و... شاید فیلم را ببینید بهتر باشد، چند نکته را در مورد این فیلم بگویم:

اول اینکه کاش فیلم وسطش تمام شده بود، برای ایرانی جماعت فیلم باید وقتی که مرد توی حیاط خانه‌اش نشسته و دارد با همسر سابقش تلفنی صحبت می‌کند، تمام می‌شد، این نظر من است.

دوم اینکه گاهی انسان‌ها چقدر می‌توانند پست باشند، این فیلم صحنه‌های خشن تجاوز و قتل و این‌ها را ندارد، تنها خیانت‌های به ظاهر معمولی را نمایش می‌دهد، شاید من دارم دچار اشتباه در تحلیل می‌شوم، شاید مثل "سید مجید حسینی" (مراجعه کنید به مطلب دیروز با عنوان "هاروارد، مک‌دونالد") از دید یک ایرانی به موضوع و مسئله نگاه می‌کنم، همین است، من دارم از این دید نگاه می‌کنم، وگرنه چطور می‌شود با این همه مسمومیت فکری زندگی کرد.

به واسطه‌ی اینکه فیلم در مورد مرگ و زندگی است، دیالوگ‌های خوبی در این مورد دارد و به خاطر کمدین بودن شخصیت‌های اصلی داستان، فضای قصه تا حدی شاد است، پس من به شما پیشنهاد می‌کنم، آنرا ببینید، همین.

+می‌خواستم کمی هم در مورد بعضی از این مردم خوشحال خودمان هم حرف بزنم، و فیلم را به آنها هم ربط بدهم، چه فایده؟ همه می‌دانیم دوروبرمان چه خبر است! نه؟!